آوای تنهـایی من

زندگی شعله شمعی است در بزم وجود، که به نسیم مژه بر هم زدنی خاموش است...

آوای تنهـایی من

زندگی شعله شمعی است در بزم وجود، که به نسیم مژه بر هم زدنی خاموش است...

باران


  

 آرام آرام،

ترانه های دلتنگی من،

یاد تو،

و عصر یک روز کمی بهاری،

در انتهای فصلی که زمستان می بارد از روزهایش!!

اشک من !

ـ چشمانم! ـ

وآسمانی که هیچگاه از یاد تو، ـ آبی ـ نمی شود!!.

ـ دلم ـ

ــ واین بار کسی نمی داند،

نمی بیند،

چرا در زیر باران آهسته آهسته می کشم بر راه،

ـ پای را !! ـ

با دستی بر گریبان و نگاهی بر آسمان!

ـ و باران است که می بارد ـ

با بغضی در گلو و یادگاری بر صورت!

ـ اشک ! ـ

و ماتمی در دل!!

کسی نمی داند؟!

این باران است یا...

نظرات 2 + ارسال نظر
مسعود 12 بهمن 1389 ساعت 01:15 ب.ظ http://www.greenoranoos.blogsky.com

سلام خیلی عالی بود
شما را با نام آوای تنهایی من لینک کردم به
به ما سر بزنید

ممنونم دوست عزیز
چشم حتما"

[ بدون نام ] 23 بهمن 1389 ساعت 01:42 ب.ظ http://Abshar88.com

بابا ایول مثل این که عشق بارونی و بسیار رمانتیک وبلاگت بارونی تر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد