آوای تنهـایی من

زندگی شعله شمعی است در بزم وجود، که به نسیم مژه بر هم زدنی خاموش است...

آوای تنهـایی من

زندگی شعله شمعی است در بزم وجود، که به نسیم مژه بر هم زدنی خاموش است...

پرنده


 
خستگی کوچت که در رفت

بنشین و غرق شو
در لذت چمنزاری لمیده در آفتاب
با دکمه های باز

و به بره هایت بیاموز
در را به روی هر ابراهیمی که از کوه سرازیر می شود
باز نکنند
حتی اگر کاردش کند باشد  
 
  
نظرات 3 + ارسال نظر
سوفی 7 دی 1389 ساعت 01:28 ق.ظ http://sophie-89.blogsky.com/

سلام
بعضی وقتا اگه درها باز نشن شکسته میشن.

راستی میگی عزیزم
باید مراقب بود

فرداد 11 دی 1389 ساعت 10:47 ق.ظ http://ghabe7.blogsky.com

در این سرما ...گفتن از بهار...
چه شروع خوبیه برای هفته
ممنون یگانه

فرداد 19 دی 1389 ساعت 12:17 ب.ظ http://ghabe7.blogsky.com

سلام یگانه عزیز
چمنزار پر از برف شده...کجا باید نشست؟
روز برفیت خوش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد