آوای تنهـایی من

زندگی شعله شمعی است در بزم وجود، که به نسیم مژه بر هم زدنی خاموش است...

آوای تنهـایی من

زندگی شعله شمعی است در بزم وجود، که به نسیم مژه بر هم زدنی خاموش است...

صدای عشق

نمی دونم که چرا هر وقت به تو می رسم ، نمی توانم از توبگویم . برای گفتنت واژه کم می آورم . به هر حال ، بدان که بیشتر از این حرف ها و واژه ها برایم معنا می دهی عزیز دلم
 
 صدای چک چک اشکهایت را از پشت دیوار زمان می شنوم و می شنوم که چه معصومانه در کنج سکوت شب ‌، برای ستاره ها ساز دلتنگی می زنی و من می شنوم ، می شنوم هیاهوی زمانه را که تو را از پریدن و پرکشیدن باز می دارد آه ، ای شکوه بی پایان ، ای طنین شور انگیر من می شنوم به آسمان بگو که من می شکنم ! 
 هر آنچه تو را شکسته و می شنوم هر آنچه در سکوت تو نهفته
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد