آوای تنهـایی من

زندگی شعله شمعی است در بزم وجود، که به نسیم مژه بر هم زدنی خاموش است...

آوای تنهـایی من

زندگی شعله شمعی است در بزم وجود، که به نسیم مژه بر هم زدنی خاموش است...

رویاهایم را....

رویاهایم

 را زیر بالشم پنهان می کنم

 ناگهان شاعری مهربان از دیواره رگهایم می گذرد

 افسوس می خورم

چرا بادستمالی که به دستم است

 شیشه دلم را پاک نکردم.  

 

نام اولش کس نداند نام دومش خداست

عشق رازی است مقدس 


برای کسانی که عاشقند,  

 

عشق برای همیشه بی کلام می ماند. 


اما برای کسانی که عشق نمی ورزند,عشق شوخی بی رحمانه ای بیش نیست.