آوای تنهـایی من

زندگی شعله شمعی است در بزم وجود، که به نسیم مژه بر هم زدنی خاموش است...

آوای تنهـایی من

زندگی شعله شمعی است در بزم وجود، که به نسیم مژه بر هم زدنی خاموش است...

رویاهایم را....

رویاهایم

 را زیر بالشم پنهان می کنم

 ناگهان شاعری مهربان از دیواره رگهایم می گذرد

 افسوس می خورم

چرا بادستمالی که به دستم است

 شیشه دلم را پاک نکردم.  

 

نظرات 2 + ارسال نظر
ستایش 16 فروردین 1389 ساعت 02:13 ب.ظ http://panahgah.blogsky.com/

در این دنیا که مردانش عصا از کور میدزدند
من از خوش باوری اینجا محبت آرزو کردم.

مهدی 17 فروردین 1389 ساعت 06:04 ب.ظ http://spantman.blogsky.com

تو فوق العاده ای
خیلی قشنگ بود حال کردم
مرسی که این مطلب قشنگ و نوشتی تا من بیام بخونم و خوشم بیاد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد